برباد رفته

پشیمون شدم الان اومدم میامی

هر سال خنک تر بود

فک میکنم باید برای دو سه ماه دیگه برنامه میریختم

ساعت 4 صبح بیدارم کردن که بریم سفر و من یهو دارم به خمیدگی زمان مکان فکر میکنم

پالاستیک دونی حونمون پر شده از پلاستیک کتابفروشی های انقلاب

عاشق ادمایی ام که با لحجه حرف میزنن

مخصوصا اگر شیرازی یا یزدی باشن

و به شدت به شدت عاشق لحجه ی جنوبیام

از فانتزی هام اینه داد بزنم

پَ این لباس مو کو ؟

دیگه حس تحلیل کتاب نیست

قبلا گفته بودم یه پسر عمه ای دارم که پیج توییتر سکرت منو پیدا کرده و بود و امار شو پخش کرده بود تو فامیل !!!

لینک مفصل داستان پیج توییترم و پسر عمم

چند وقت پیش بعد مدت ها پیام داد

سلام ح خوبی

منم سلام کردم و گفتم بح بح چه خبر ازینورا

خیلی شیک و مجلسی گفت

اصلا خوشم نیومد که چارتا اسکرین شات از اینستاگرام برای خواهر زادم فرستادی که منم اون پست هارو لایک کرده بودم و زیر پست نوشته بود که من لایک کردم

خواهر زادم همش تو خونه میچرخه هی داد و هوار میکنه که دایی فلان پست هایی رو لایک میکنه و ابرو حیثیت برام نذاشته

منم حال و حوصله جدال نداشتم

گفتم باشه دیگه براش نمیفرستم :|||

سنگ پا قزوین رو هر کاری کنی سابیده نمیشه که

یه چایی کیسه ای خریدم

هر کاریش میکنم تو اب جوش غرق نمیشه

همش شناره :))))

میخواید بدونید درونگرایی چه شکلیه خدمتتون عرض میکنم

قبلا یه بار گفتم تقریبا 1 سوم ادم های دنیا درونگران

این یعنی از 160 میلیون کاربر اینستاگرام که 17010 میلیون شون توی بیو زدن IXXX (درونگرا) دو سوم شون توهم درونگرایی دارن

حالا نمیدونم چرا بعضیا فک میکنن درونگرایی باکلاسه الله اعلم

ولی خب خدمتتون عارضم که دنیا بر اساس استاندارد های برونگرایی ساخته شده

برونگرا ها محبوب ترن

سریع عیاق میشن

پر سد و صدا

به عبارتی حضور و غیاب شون حس میشه

از در وارد میشن یه هوا و انرژی با خودشون میارن

زندگی درونگرایی یعنی اینکه :

دلت نمیخواد با کسی حرف بزنی ولی مجبوری بهش زنگ بزنی و دعا کنی که جواب نده ( تا حداقل مسئولیت تماس از دوشت برداشته شه )

بهت زنگ بزنن و تمایل داشته باشن حرف بزنن ولی تو لزومی نبینی 1 ساعت درباره مسائل عادی روزت حرف بزنی

اکثر تاریخ تولدت رو فراموش میکنن و در حالی که هر روز استوری های اینستا رو چک میکنی و ده نفر تولد یکیو با هشتگ و استوری تبریک گفتن ، میبینی کلا دو نفر یه عکس محوی ازت استوری کردن تبریک گفتن بهت (چون تولد بقیه تو حال نداشتی توی استوری تبریک بگی )

توی مهمونی ها تمنا کنن پاشو برقص

خانوادت بهت غر میزنن و میگن تو با ما رفیق نیستی و با ما حال نمیکنی

مامانت هر روز بپرسه مدرسه چه خبر یعنی هیچی نشد ؟ هیچی نداری بگی ؟؟

با فلان دوستت رفتی بیرون نپرسیدی حال عمه و خاله و داییش چطوره

خونه شون که خالی بود دادن اجاره ؟؟

و تو جواب هیچ کدومو ندونی

درونگرایی یعنی سمبل کردن کلماتی بهم ریخته از دیکشنری لغات روزانه ی جامعه برای رهایی از درد توضیح دادن !

گاهی با خودم میگم

کام آن

بیخیال کل دنیا

درسته کاری ازت بر نمیاد

ولی حداقل میتونی یه بار دیگه دونگی رو با دوبله ی صدا سیما ریواچ کنی :)

دغدغه ات این باشه که دونگی میره رو کول امپراتور ولی نمیدونه این امپراتوره

جیه اینم نمیتونی ؟؟؟

مثل یک تیکه ی زائد کندمش

و دیگه هم خبری ازش نمیگیرم!!!!

الان وقتشه زنگ بزنم اونایی که تو اون شرایط داغون زنگ زدن رتبه کنکورم رو بپرسن، رتبه ی بچه هاشون رو بپرسم

ولی این کارو نمیکنم

وقتی والدین غیر پایه برای بچه هاتون هستین

توقع هم نداشته باشید بچه تون هم عین خودتون بشه!!!

خب اون میره و میاد

من یه وسواسی توی تایید کامنت دارم

از هر 100 تا یه دونه رو تایید میکنم

دلیل و اصول و معیارم هم معلوم نیست

چجوریه که از آدم های فحاش و بد دهن خوشم نمیاد

و به خودم اجازه نمیدم هر کلمه ای به زبون بیارم

اما همون کلمات رو توی کتاب ادبی میبینم

عشق میکنم میگم چه نویسنده ی قابلی

چه فضای ارگونومیکی

بح بح

اگه تو خواب سرویس بهداشتی دیدین

استفاده نکنید

یه تله است

وقتی بهتون کادو میده

چجوریه میارید خونه؟

چی میگید؟

بابام فهمید هندزفری اش رو خراب کردم

اونم توی موقعیت خیلی حساس

وقتی میخواست برای یکی سیس بیاد که هندزفریش خیلی حرفه ایه

و عمیقا حس میکنم که خیلی دوست داره شب جامو بندازه تو کوچه بخوابم ولی داره جهاد نفس میکنه و مثل شیفو ارامش درون اختیار میکنه !

این فیلم کره ای ها عشق چسب زخم دارن

یکی از رمانتیک ترین سکانس هاشون همین چسب زخمه

بعد تو ایران از وقتی پرداخت ها الکترونیکی و با کارتخوان شده

دیگه چسب زخم خرید و فروش نمیشه

چون بقیه پولمون رو چسب زخم نمیدن:)))

ساعت 9:24 دقیقه ی صبح

اهنگ سوقاتی هایده >>>>

بیخیالی هم تا یه مدت

از یه جا به بعد شراره های حرص بیرون میزنه

اویشن اگه ادم بود قطعا ازینا بود که هم خوشگله هم خوش هیکله
هم باهوشه هم با استعداده
هم نمره هاش هاش خوبه
هم هنرمنده
هم مهربونه و خوش اخلاق
هم خوش صداعه و حنجره طلاست

شما فک کن
این بشر رو پیتزا خوشمزس
روی لازانیا محشره
با ماکارانی دلبره
با استانبولی جیگره
تازه حتی رو سالاد شیرازی هم بریزی عشق میکنی

بعد همه ی اینا مریضم شدی دم کن بخور زود خوبت میکنه :)
لعنتی سکسی

چقد تو پایه ای اخه

چقد حقه وقتی میگه

ناز اون ، بلای اون , حسرت دل , عذاب عالم

هر چی باید همه تک تک بکشن

ما کشیدیم ک

توی اشنایی با فرهنگ های مختلف داشتم درباره کره جنوبی میخوندم

نوشته بود توی مدرسه همه سعی میکنن سرخاب سفیداب بمالن چیتان پیتان کنن که کیوت و خوشگل به نظر برسن

و همچنین باید سعی کنی اکیپ برای خودت جفت و جور کنی

اگه تنها بمونی مخصوصا اگه ریخت و قیافه هم نداشته باشی

اونا که نمره هاشون خوبه و مایه دارن و خوشگلن و .... میریزن سرت برات قلدر بازی در میارن اذیتت میکنن ...

.

.

بعد من کل دبیرستان همه ازم فاصله میگرفتن چون رتبه اول بودم :|

هرچند جرئت اذیت و ازار نداشتن

اینجا همه از پس خودشون بر میان به چک بزنی سه تا میخوری

بعد هر کی بیشتر تک میورد (به اصطلاح تکاور بود ) دوست و رفیق های بیشتریم داشت گنگ ترم بود

هر چند با فیلمای واقع گرایانه ادم گریه میکنه

ولی جدا فیلمایی که هیچ کس توش نمیمیره و همه به خوشی و سلامتی زندگی میکنن

تهش همه ی کاپلای شاد و خندون به هم میرسن

اصلا حال نمیکنم

تا حالا کتاب دست دوم خریدی ببینی چقد لذت داره ؟

شنیدم جواب هاتون اومده

خود من وقتی نتایجم اومد

نصفه شب به ال سی دی خیره شده بودم

مامانم گفت بابتش استرس نداشته باش

هر چقد شدی مهم نیست تو یه رتبه بگو ما هم به همه همونو میگیم

من به حرفش فکر کردم و مطمئن بودم روشیه که خیلیا انجام دادن

بهش فکر کردم دیدم

فلانی توی فامیل با رتبه ی 50 انسانی داره حقوق شبانه ی یه دانشگاهی میخونه

اون یکی با رتبه ی 100 داره داروسازی دانشگاه تهران میخونه

هی هر چی مرور کردم

دیدم رتبه ها و رشته ها و دانشگاه ها بهم نمیخورن

اینجا بود که فهمیدم ممکن نیست اینا راستشو گفته باشن

بعد گفتم حالا من شده باشم 3 هزار

بعد به همه بگم شدم هزار

بعد نمیان بگن تو که رتبه ات به فلان رشته توی فلان دانشگاه میخورد چرا رفتی اینجا

خلاصه اقا

همین که رتبم اومد

بلافاصله حجمه ای از اس ام اس فک و فامیل های دور و نزدیک و همساده و اینور و اونور سر من سرازیر شد

با خودم فکر کردم جهنم، یه مدت تعجب میکنن ، بعدم عادی میشه

هر جقد کم توقع تر بشن کار خودت راخت تره

یه سختی ای داره یه مدت تحمل کن ، بعدا درست میشه

به همه همون رتبه رو گفتم، رتبه ی واقعی خودمو

رتبم واقعا اونقد بد نبود

با این حال 90 درصد صراحتا بدون رودروایسی و تعارف گفتن ما از تو توقع بهتر از اینارو داشتیم ولی حالا مبارک باشه خوبه موفق باشی

یه هفته درگیر بودم

اما تموم شد ....

میدونید چی جالبه

از همه چیز مهم تر رشته و دانشگاهیه که قبول میشی

این به معنی واقعی ،نتیجه ی کاره !!!

پوینت اینجاست که

همون افراد که اون موقع تلفن خونه و موبایل منو ساییدن انقد زنگ زدن که رتبه بپرسن

بعد گذشت چند ترم ،الان منو میبینن نمیدونن چی میخونم ..کجا میخونم :)

حرص و جوش داره خدایی انقد تیکه و متلک ، ازار دهندس

ولی میخوام بگم

رو خودت کار کن نظر و حرف ادمایی که فقط معیارشون عدد رتبه اته روت انچنان تاثیر نذاره

اون که سر جلسه ی کنکور من نبوده ببینه من به بالاترین سطح اضطراب دچار شده بودم ( بعده ها فهمیدم اگه یکم خودمو کنترل نکرده بودم ممکن بود همونجا سکته کنم چون کاملا علائم اش رو داشتم )

اون نبوده ببینه تو هم nتا کتاب تست زدی

اره خلاصه ...

بیخیالش

من اگه غذا بودم

خورشت کرفس بودم

خوشمزه ، سالم ... اما کم طرفدار :)

سال بلوا عجب قشنگه :)

مدام سوال میکنن

از گذشته

از چیزایی که قبلا خودم گفتم

یه دستی میزنن

که ببینن ایا دربارش دروغ گفتم ؟ حرفام ثابته و تغییری نمیکنه ؟

خب اگ دروغم گفته باشم یعنی واقعیتی در پسش وجود داره که تو ظرفیت دونستنش رو نداری و نباید بدونی

دروغ گفتن خوب نیست دوسش ندارم ....غذاب دهندس

اما بهش که فکر میکنم همیشه نمیشه دروغگو رو متهم کرد

به قول ارسطو یه چیزایی از دست ما خارجه

من نمیتونم طرز تفکر و مدل قضاوت کردن تو رو تغییر بدم دست من نیست

چیزی که دست منه اینه که جملاتی به زبون نیارم که جلو دست و پامو بگیری و یه جا زندونم کنی

یا زنجیرم و کنی و نصیحت کنی

منم اینارو نمیخوام ...